خاطرات کاتب الدین والخلق از شهر سبیل چخماقی ها و ساخت و پاخت پیمانکاران با والیان
پس از چند صباحی به لطف خداوند عز و جل و دست گیری دوستی گرانمایه از بستر بیماری برخیزیده، مرکب را زین کرده، سر به کوی و برزن ممالک شرقی و غربی نهاده، به اذن الله به شهر سبیل چخماقی ها فرود آمدیم و باریتعالی را هزاران هزار مرتبه شکر نعمت سلامتی و سلامت نفس والیان ممالک شرق و غرب و پیشرفت آن سرزمین ها نمودیم.
اما با دیدن وضعیت نابسامان آن دیار با کف دست راست بر پیشانی کوفته و از زبان مردم آن چه چیز ها که نشنیدیم.
در این شهر شاهد تغییرات شگرف نسبت به گذشته ایشان بودیم که از آن می توان به ساخت و پاخت پیمانکاران و سرمایهداران با والیان ولایت جنوب و نشاندن رفیق گرمابه و گلستان شان بر مسند کتابت و حراست و حفاظت از تعداد املاک و زمین و مستغلات آن دیار با وجود مخالفت شدید برخی اصحاب دلسوز خلق و پاسداران شریعت نام برد.
با دیدن چنین احوالی به حال مردمان ممالک شرق و غرب گریسته، فریاد وامصیبتا سر داده و با دست چپ همی بر سر کوفته، با دست راست افسار مرکب را گرفته و به دیار خود بازگشته تا خلق به خواب رفته را همی بیدار نماییم، اگر خود خواهند.
کاتب الدین و الخلق